این نه یک فراخوان یا آرمان، بلکه یک آرزو است. آرزویی برای موج نو وبلاگ فارسی . شاید این جمله را شنیده باشید که: محتوا پادشاه است. جمله معروفی که با جستار Bill Gates در سال 1996 بر سر زبانها افتاد. خوب است که آدمها را بر اساس محصولشان بشناسیم. اما مهمتر از محصول، رسیدن به اندیشهای است که محصول، معلول آن بوده. ما همه بیل گیتس را به نرم افزار و سخت افزار و Microsoft میشناسیم؛ اما چه میشود که این اسطوره دنیای رایانه، تاج پادشاهی را بر سر محتوا میگذارد؟
من پاسخ این سوال را نمیدانم. گمانه زنیهایی دارم اما احتمالا چیزی بیشتر از آنچه که دیگران گفتهاند نیست. سخت افزار و نرم افزار دست به دست هم میدهند برای چه؟ اگر محتوا نباشد، به چه کاری خواهد آمد تمام فنها و فنآوریها؟ اما در مقابل، محتوا بدون فنآوری نیز – گرچه محدودتر و کندتر – اما بود و اشاعه مییافت. واقعیت این است که فنآوری خودش ثمره محتوا است.
مرد عالی همت ِفنآوری و محتوا
اما موضوع اصلی این یادداشت، اشاره به همت عالی بیل گیتس در پرداختن به محتواست. مردی که کثرت مطالعه و کتابخوانیاش زبانزد کسانی است که او را از نزدیک میشناسند (میتوانید در مستند درون مغز بیل چه میگذرد روایتی از او را ببینید. دیدن این مستند برای من بسیار لذیذ بود) و حالا بجز خواندن و نوشتن و انتشار کتاب، چند سالی است که با جدیت، مشغول بلاگ نویسی است.
بیل گیتس، نه یوتیوبر است، نه توییتر و اینستاگرام و فیس بوک و… (شایعد هم عجیب نیست که در محصولات رقبا حضور چشم گیری ندارد) اما چند سال اخیر با اهتمام و بسیار فعال، در نشانی gatesnotes.com به بلاگری مشغول است.
یک دهه بلاگری، یک دهه سکوت و دوباره سلام
من بلاگری را از ابتدای دهه هشتاد آغاز کردم. سالهایی که خدمات وبلاگ فارسی ارائه نمیشد و ناگزیر بودیم در بلاگ اسپات با مشقت بنویسیم و منتشر کنیم. چند ماه بعد پرشین بلاگ افتتاح شد و بسیار بعدتر بلاگفا. حتما روزی خاطرات ایام بلاگری را خواهم نوشت. و البته آنچه نخواهم نوشت، پایان وبلاگ نویسی پس از سال هشتاد و هشت بود. به عبارت دیگر، همه دهه هشتاد بلاگ بودم و همه دهه نود – تقریبا – ساکت. میگویم تقریبا چون چندسالی با نام مستعار «آقای پدر» برای علی در وبلاگ کوچک مینوشتم.
حالا در دهه جدید، میخواهم دوباره بلاگر باشم. اگرچه نه میخواهم و نه میتوانم در عرصه سیاسی بنویسم. اما به گمانم به حد کافی در موضوعات دیگر، گفتنیها دارم. مصمم بودم که در تعطیلات نوروز سال صفر یعنی ابتدای فرورین یکهزار و چهارصد، بلاگری را آغاز کنم که تا امروز کار عقب افتاد. نمیدانم تنبلی بود یا تردید هرچه بود، قلمم جاری نمیشد.
در نهایت، آنچه تردید را به پایان رساند، ساعتی زیر و رو کردن وبلاگ بیل گیتس بود. اینکه او از میان انبوه رسانهها، بلاگ را به عنوان رسانه فردی برگزیده و آن را بر فعالیت در هر شبکه اجتماعی دیگری ترجیح داده، حتما متکی به اندیشهای است.
با آرزوی موج نو وبلاگ فارسی
ایکاش آغاز دهه جدید، سرآغاز موج نو وبلاگ نویسی فارسی باشد. ایکاش بسیاری دیگر که چون من دهه سکوت را سپری کردهاند، بر یاس و رخوت فائق آیند و محتوای فارسی را از حصار شبکههای اجتماعی نجات دهند.
بیتردید کسانی که طعم بلاگری را چشیده باشند، میدانند که در هیچ شبکه اجتماعی دیگری نمیتوان چنین مستقل و فارغ از هیاهو، «خود» بود. بلاگر بودن در فضایی که نه محدودیت کاراکتر دارد و نه ذوق و شوق لایک و فالو، همان عرصهای است که میتوان مزه متن ِمحض را تجربه کرد. سعی میکنم در بلاگری به متن وفادار بمانم و بون آغشته کردن متن به چیز دیگر، واژهها را در زلالترین سطح ممکن حفظ کنم. و این آغاز بود …
درج دیدگاه