حضور عظیمتر از واژه است
شاید کمتر کلمهای به اندازه «حضور» بتوان یافت که وزن آن چنان باشد که در توضیح نگنجد. این واژه از اساس دربردارنده امر غیر قابل ایضاح است. آن چیزی که نه میشود گفت و نه میتوان تعریف کرد بلکه فقط میتوان ادراک کرد. به بیان معروف، درک میشود اما وصف نمیشود. به همین قرار است که علم غیرقابل تحصیل و غیرقابل تبادل را به عنوان علم «حضوری» معرفی میکنند. علم حضوری آن چیزی است که میان عالم و [...]
عبرت مترادف پند نیست
عبرت واژه غریبی است. از آن واژهها که گرفتار فرسایش مترادفنویسی شده است. تصورم این است که دلیلی وجود ندارد مردمان برای یک پدیده، از کلمات متعددی استفاده کنند. بنابراین مترادف شدن کلمات باهم حاصل فرسایش معنا در محاورههای غیر دقیق است. گاهی هم در «ترجمه»، بضاعت زبان میزبان برای کلمه جدید کافی نیست و ناچار چند کلمه خارجی را در یک کلمه بومی پذیرش میکند. قاعدتاً عرب اگر غرضش از «وعظ» و «خطبه» و «عبره» یکی بود [...]
نظم چه نیست؟
روز خوبی است. نه اینکه بقیه روزها بد باشد. این جمله یعنی امروز روزی است که من خوبیاش را چشیدهام. شاید دقیقتر بود میگفتم امروز خوب هستم. وصفهایی که ما به «ایام» ارجاع میدهیم در واقع وصف ِما در آن موقعیت است. سال ِخوب، سال نحس، روزِ خوب، روز بد، روز پربار، روز بیخود. اینها هیچکدام وصف روز نیست. چه بسا همین بیستم اردیبهشت که من گفتم روز خوبی است برای کسی «خوبتر» و برای یکی «مصیبتبار» باشد. [...]
سوشناسی استیصال
کلمهها، جایی برای خودشان در قعر جانم یافتهاند. یکی زیر سنگ، یکی کنار بته خار، یکی آویخته بر شاخهای از حادثه. کلمه است دیگر، به هر شکل و اندازه که بخواهد در میآید. در کمین برای روز ِبادا. کلمه مبادا ندارد. بلکه منتظر آن بادی است که نوبتش را خبر دهد. یک اتفاق ساده، یک جمله، یک تجربه کافی است تا کلمه احضار شود. انگار کسی صدایشان کرده باشد و یکباره چنان چابک در برابر چشمانم حاضر میشود [...]
ادب جدایی بیل از ملیندا
چند ماه قبل در اپیزود سی و یکم انسانک از «ادب جدایی» گفته بودم و حالا خبر جدایی بیل گیتس گویی مثالی است بر آنچه گفته شد و مشتاق شدم کمی در موردش بنویسم
در آرزوی موج نو وبلاگ فارسی
این نه یک فراخوان یا آرمان، بلکه یک آرزو است. آرزویی برای موج نو وبلاگ فارسی . شاید این جمله را شنیده باشید که: محتوا پادشاه است. جمله معروفی که با جستار Bill Gates در سال 1996 بر سر زبانها افتاد. خوب است که آدمها را بر اساس محصولشان بشناسیم. اما مهمتر از محصول، رسیدن به اندیشهای است که محصول، معلول آن بوده. ما همه بیل گیتس را به نرم افزار و سخت افزار و Microsoft میشناسیم؛ اما [...]