[6]

اسم کتابش هم به تنهایی کافی بود: هنر انسان شدن!

[7]

کارل راجرز در این کتاب، انسان را «شدنی» می‌داند. مسیر و فرایندی باید سپری شود تا آدمیزاد انسان بشود و این فرایند هم نه تکنیک است و نه فن، بلکه «هنر» است. جایی از این کتاب می‌گوید که هرچه در این فرایند پیش‌تر رفته باشیم و از آلایش و ناخالصی‌هایمان کاسته شده باشد از «شتاب»‌مان برای قضاوت «قاطعانه»ی دیگران کاسته می‌شود.

[8]

عکس گزاره را می‌توانید به عنوان شاخصِ ناپختگی و ناخالصی لحاظ کنید یعنی آنانی که قاطع و سریع نسبت به دیگران قضاوت می‌کنند، این سرعت را نه مدیون توانایی بلکه مدیون ناتوانی از «ارزیابی عمیق» هستند. جاده که کوتاه باشد، آدم زود به مقصد می‌رسد. عقل کوتاه هم، زود به جواب خواهد رسید.

[9]

پنجشنبه به شب رسید و راهی هستم دیدنِ عزیزجان. روز خوبی به شب رسید. ساعات خوابیدن و خوردن را که حذف کنم، یک ساعتی صرف در دیدن سریال شد و یک ساعتی هم نوشتن. الباقی را بی‌وقفه کتاب خواندم. اشکالی دارد برای نوازش ایگوی کودکانه‌ام خبرتان کنم که امروز یکصد و هفتاد صفحه کتاب خواندم؟